
فکرهایی با خودم (۲)
این که من الان بعد از گذشت سالها تجربه کار و کسب تخصص هنوز هم در تولید یک محصول و یا کسب درآمد از سایتم
این که من الان بعد از گذشت سالها تجربه کار و کسب تخصص هنوز هم در تولید یک محصول و یا کسب درآمد از سایتم
در کودکی در خانوادهی ما همیشه حرفایی بود که می بایست پنهان میشدند و نزد فامیل بازگو نمیشدند؛ بعدها مشخص شد این سطح پنهانکاری مثلا
خیلی وقته که میخواهم مثل همه لیست دوستان در وب سایتم داشته باشم و امروز میخوام دوستان محتواییم و حس و تجربه ای که باهاشون
فک کردن به این که چی بنویسیم گاهی خودش جلو گیری میکنه از نوشتن و من همشیه دچار وسواس میشم که این موضوع خوبه یا
گاهی دچار تردی میشوم. بیشتر به این میاندیشم که قرار است چه اتفاقی بیفتد؛ وقتی هرهفته متنی در سایت خود می نویسم. مخاطبهایم چه ذهنیت
خیلی وقتها که به گذشته کاری خودم که نگاه میکنم میبینم اگر آن سال با آن گروه یا شرکت همکاریم را قطع نکرده بودم قطعا
من تا همین یک سال گذشته خیلی برام سخت بود که یک یک پیام صوتی بفرستم و حتی به راحتی نمیتوستم در یک گروه تلگرامی
من خیلی وقت هست که میخوام از خودم ویدئو بگیرم امروز نشستم بررسی کردم که چرا این اتفاق هنوز نیفتاده دیدم من مقاومت و کمالگرایی
در حوالی تابستان سال ۱۳۸۷ بود که من حدود ۲۶ سال داشتم و تازه ازدواج کرده بودم که با معرفی یکی از دوستانم به عنوان
وقتی صحبت از روشهای فروش و افزایش مشتری میشود همیشه راههای کلیشه ارایه میشود و همه، آنها را انجام میدهند ولی مخاطب باهوشی که میخواهد
امروز خیلی با خودم کلنجار رفتم که روزانه نویسی سایت را شروع کنم. ولی با وجود چند عنوانی که در ذهنم و کاغذهای یادداشتم بود
من اغلب، صبح ها برای بیدار شدن ساعت کوک نمیکنم و فقط ساعت خوابیدنم را مدیریت میکنم هر شب سعی میکنم از ساعت ۱۰ به