- فارغ تحصیل رشته مهندسی کامپیوتر
- علاقه مند به عکاسی
- طراح وب سایت
علاقه های من همیشه مهمترین بخش زندگی من بود که دنبالش کردم و همیشه بر این مسیر به رشد و موفقیت رسیدم . خیلی برام مهم هست که کاری که بهم پیشنهاد میشه در علاقه من هست و باعث پیشرفت من میشه یا نه .
در این مسیر من همیشه حرکت کردم
من کلا خیلی از کارها را به صورت خود آموز یاد گرفتم از سال ۱۳۷۸ که متوجه علاقه خودم به کامپیوتر در رشته طاقت فرسای ریاضی فیزیک دبیرستان شدم با سخت کوشی و جستجو گری در کتابها و سورس کدهای موجود توانستم در این رشته رشد کنم و برای خودم درآمدزایی کنم.
در رشته کامپیوتر عموما داشتن یک استاد و یا راه بلد مرسوم نیست و افرادی با تجربه کردن و استفاده از منابع موجود با خلاقیت خود یه مساله را حل میکنند وراهکاری برای یک پروژه ارائه میدهند.
من هم که متوجه شده ام که در حل مسائل با روشهای جدید و از من درآروی خلاقیت دارم این رشته را با جدیت ادامه دادم و چون هدف هم درامد زایی بود اصلا وارد حاشیه هایی مانند : (هک ، نفوذ، آموزش نرم افزاز های عمومی و…) نشدم .
در اردیبهشت سال ۸۵ دفتری در پاساژی در شهر زادگاهم (گلپایگان) با اجاره ماهیانه ۵۰ هزار تومان گرفتم و مشغول کار شدم
اولین باری که من دستم به کیبورد رسید حوالی سال ۷۶ بود. آن زمان کیبورد دقیقا به همین شکل و چیدمان الان بود. ما از بین درسهای پیچیده رشته ریاضی و فیزیک چاره نداشتم که از تک درس کامپیوتر خوشم بیاید.
من کارکردن با این وسیله چند تیکه تقریبا جادویی را با نگاه کردن از روی دست دیگران و حفظ کردن دستورات، و شکل آیکونها و منوها و با آزمون خطا یادگرفتم.
آن زمان به سختی میتوانستی یک کتاب آموزشی پیدا کنی و اگر هم پیدا میکردی بسیار جامع و قطور بود و برا ی پیداکردن یک نکته گاهی باید ۳۰ صفحه را بالا و پایین میکردی تا شاید مثلا میفهمیدی که چه طور فایلی را مخفی کنی!
به یاد دارم که اولین سی دی نصب ویندوز XP را از نمایشگاه کتاب تهران خریدم یک دیسک نقرهای با چاپ چند رنگ با زمینه مشکی با جلد مقوایی. آن زمان تازه ویندوز آمده بود و اوایل ورود کامپیوتر شخصی به خانهها بود.
حدود سال ۸۱ یادم هست اولین باری که من دسترسی به اینترنت پیدا کردم همه در اینترنت دنبال پوستر فیلم تایتانیک و عکس جک و رز بودن. سایت های فارسی خیلی کم بود و حتی گوگل هم وجود نداشت و سایت یاهو معروف بود.
اوایل در واقع کار خواستی هم با اینترنت نمیکردیم و در آن زمان جایی که بتوانی درباره هر سوالی جستجو کنی و یک مطلب ارائه دهد فقط اینترنت بود.
کم کم سایت های ایرانی هم سرو پاگرفتن و یک سایتهایی به وجود آمد که به آن می توانستی یک سایتچهای داشته باشی. سرویس های وبلاگ که به راحتی و رایگان می شد در آن محتوای متنی و گاهی به سختی یک عکس هم به اشتراک گذاشت و همه دنیا هم به آن دسترسی داشتن!
این فوقالعاده بود.
خیلی از فعالان اجتماعی و ادبی از این امکان استفاده میکردند و یکی از دوستان من هم می گفتم من کاریکاتور های خودم را در یک وبلاگ به نمایش میگذاشتم. آن زمانها خیلی پلیس سایبری وجود نداشت و خیلی بر محتوای وب نظارت خاصی نمیشد.
در این فضای مجازی تا وارد خیلی ها توانستند خودشان را به دیگران معرفی کنند امکانی که قبلا فقط با روزنامه و مجلات و گذشتن از خیلی فیلترها امکان پذیر بود.