من اغلب، صبح ها برای بیدار شدن ساعت کوک نمیکنم و فقط ساعت خوابیدنم را مدیریت میکنم هر شب سعی میکنم از ساعت ۱۰ به بعد لپ تاپ و گوشی را خاموش کنم و سرخودم را با خواندن کتاب و کاغذ گرم کنم.
شبهایی که دیر میخوابم روز بعد با خستگی و کلافگی زیادی طی میشود (مثل امروز) این روز ها برای هر کاری مقاومت ذهنی در من بالا می رود .حوصلهی خواندن و جواب دادن پیام ها را ندارم ، کارهای کوچکی را به تعویق میاندازم و خلاصه هی به خودم میگویم حالا وقت هست.
این روزهای مثل چاله و دست اندازی در مسیر رشد هر کسی است و کشف و مدیریتاش هم با خودمان است. که یک روز این طور از دست نرود و ذهنیت ما به ما غلبه نکند که چون امروز یکشنبه روز تعطیل است پس بی خیال استراحت کنم و کارها باشد، برای فردا.
این روزها حدود دو ساعت پیاده روی بی هدف تاثیر گذار است .
5 پاسخ
من که به این نتیجه رسیدم باید استراحت رو هم توی برنامه بنویسم تا سوخت کم نیارم
بله مهم پیدا کردن راه و روش شخصی خود آدم هست
همون پیادهروی از صدتا کار بهتره چون جریان ذهنت رو عوض میکنه
بله پیادروی بدون گوشی البته
خخخخخخ درست مثل امروز من، تنبلی، کلافهگی، پشتگوشاندازی و کلی تمیزکاری و رفت و روب، فقط برای فرار از نوشتن